غریبانه

متن مرتبط با «قوزبالا قوز» در سایت غریبانه نوشته شده است

قوزبالا قوز

  • پنجشنبه رفتم دکتربرای کنترل وزن و فشار خون ....داروهام هم داشت تموم میشد.دکترم گفت کنترلت خوبه خداروشکر ...بهم گفت نوبت سنوگرافی بگیر برای اول بهمن ..برام داروهم نوشتهمسر رفت دارو بگیره...خودموداشتم کم کم برای غرغراش اماده میکردم....با خودم میگفتم اگه چیزی گفت اصلا به دل نمیگیرم ...یه گوشم در میشه اون یکی دروازه...یعنی کاملا بیخیال حرفا و غرزدنش میشم..وقتی اومد تو ماشین گفت ...امیرعلی بابا ببین چقدر خرج رو دستمون میزاری بابایی.....خدارو شکر ایندفعه با امیر علی دعوا کرد...ولی دیشب عوضش تلویزیونمون سوخت....خیلی ناراحت شد...البته اونموقع ما اصلا تلویزیون نمیدیدیم...فقط همسر تماشا میکرد........با این بیپولی این دیگه قوزبالا قوزه....همسر خیلی غصه میخورد از سکوتش معلوم بود...همسر تلویزیون قبلیرو اورده بود و روشن کرد....فقط کانال 2رو صاف نشون میداد..از صبح تا شب فقط کانال 2 رو میدیدم.همسر میگه باید گیرنده ی دیجیتال بخرم تا کانالهای دیگه رو هم بگیره...چندروز پیش یه زن جوون و یک بچه همراهش در خونمونو زدند و کمک خاستند....من همیشه میرم پایین کمک میکنم اگه کسی بیاد ولی الان خیلی زورم میاد برم پای,قوزبالا قوز ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها