امروز

ساخت وبلاگ

امروز رفتم پیش خانوم دکتر جدید.

برخوردش که خوب بود.

خداکنه کارش هم خوب باشه.

یک امپول ب12هم زدم.خیلی درد داشت....اوففف

با اتوبوس رفتیم و برگشتیم.

خونمون خیلی نزدیک درمانگاهه.

کاش راننده های اتوبوس یه ذره به فکر خانومای باردار هم باشند.هنوز پیاده نشده بودم راه افتاد نامرد...

خوب شاید فکر نمیکنن یه زن باردار با اتوبوس بخاد بره جایی

همسر از اسم محمد صدرا خوشش اومده.

ولی میگه همون امیرعلی میزاریم...اخه زندگیمون باید بر مدار علی و فاطمه باشه خخخ

من مقاومتی ندارم .

سلامتی امیرعلی برام مهمتره.....

تصمیم گرفتم دیگه بیشتراستراحت کنم ونت کمتر بیام به خاطر نی نی

التماس دعا دا رم ازتون...

غریبانه...
ما را در سایت غریبانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6roz-gozarb بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 26 بهمن 1395 ساعت: 4:18