انسان زبون نفهم

توهفته ی گزشته خیلی امیرعلی گریه کردو اذیت شد

ما نمیفهمیدیم چشه

بعضی وقتا همسر دعواش میکردمیگفتم چرا دعواش میکنی میگفت دیشب هم دعواش کردم ساکت شدخخخ

خلاصه همه کار میکردیم که گریه نکنه ولی فایده نداشت

به نظر من که گریه هاش از گرسنگیه...یه ذره دیرتربهش میرسم به جیغ میندازه جوری که منم گریم میگیره ...

میگفتم شاید  از پوشکه ..پوشکو باز میکردم ...بدون پوشک همه جارو خیس میکرد اصلا یه وضعی..

همسر میگفت برم کهنه بخرم لاستیکش کن شاید بهتر باشه ...اونم فایده نداشت...

پستونک خریدیم بااینکه اصلا خوشم نمیاداز پستونک...ا ونم جواب نداد

فهمیدم وقتی گرسنست زود باید بهش شیربدم تا بخابه و گریه نیفته...فعلا همین...