نان

ساخت وبلاگ

چندوقت پیش داشتیمم صبحانه میخوردیم یهوخترم دا. دزدمامان تو لقمه ام حشره داره... 

رفتم نگاه کردم دیدم یه چیز سیاهه. 

بیشترکه دقت کردم دیدم یه بچه سوسکه. به همسر گفتم ببر به نونوا نشون بده و بگو اینو. همسرنرفت و پشت گوش انداخت حالا اگه من تو غزام یه مو پیدا بشه چکاراکه نمیکنه. 

ازاونروزتاچندوقت نون نمیخوردیم.. فرنی یاپلو میخوردیم یا کیکوخله هوله. یااینقدرگرسنگی میکشیدیم تا ناهارحاضرشه. 

همسردیگه ازاون نونوایی نون نمیخریدومافراموش کردیم. 

دیروزدوباره دخترم یه شپشک دیدتولقمش. 

ازدیروزدوباره ازنون خوردن افتادیم. طوریکه الان صبحانه قیمه پلوخوردم. 

قبلناابجی بزرگه گفته بود که خواهرشوهرش یه سوسک خورده. یه لقمه خورده تلخ بوده فهمیده سوسکه. 

ایناکه هیچ

یکی ازفامیلامون نونوایی داره. یه دفعه تعریف میکرد وقتی همه ی خمیراشونوپختن یه دم پیدا کردن. دم موش. یعنی موشه له شده با نون تقدیم مردم شده. 

دوس دارم نونواهاخانوم باشن اخه بیشتربهداشتورعایت میکنند

غریبانه...
ما را در سایت غریبانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6roz-gozarb بازدید : 25 تاريخ : پنجشنبه 15 تير 1396 ساعت: 11:10