وقتی همسر نیست

ساخت وبلاگ

وقتی همسرنیست دوس دارم همه چی طبق روال یش بره و اتفاق خاصی نیفته مثل همون اتفاق که برا فیلما افتاد. 

همونجوری که من دوست داشتمانگشترخواهرمودستم دخترم هم دوس داره انگشتر منو دستش کنه. 

یه روز همینکاروکردوازصبح انگشترمنو که براش خیلی گشاد بود دشتش کرد. 

اخر شب دیدم انگاردارهدنبال چیزی میگرده. 

گفتم چیشده هیچی نگفت.

همه جا حتی حمام و دستشویی ؛لای مبلا. کتاباش کلی گشت. اتاقا ولای تخت خواب.. بعدش گفت مامان بده من متنبه شدم دیگه... 

گفتم چی؟

گفت انگشترت

فهمیدم گمش کرده. گفتم دست گن نیست. 

یه سیم اورد تو لوله ی حمام کرد که مثلا ببینه تولوله نیفتاده باشه.

سیمه کمی سفت بود و سرش چنگکی...سیمه گیرکردوبیرون نمیومد

شده بود قوزبالای قوز

بعد کلی گشتن و حرص خوردن دویدطرف اشپزخونه و لایظرفشور پیداش کرد خیلی خوشحال شد.ظرف شسته بودودسته گل به اب داده بود

سیم تو لوله روهم من دراوردم قبل اینکه همسربیاد

غریبانه...
ما را در سایت غریبانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6roz-gozarb بازدید : 22 تاريخ : چهارشنبه 21 تير 1396 ساعت: 14:39