این چندروز

ساخت وبلاگ

جمعه دوباره همسر رفت ماموریت.

..........................

دختری شب پای لپ تاپ نشسته بود که دیدم لبخند میزنه...از اون لبخندا...گفتم چیه نت تموم شد ؟گفت اره...گفتم خداروشکر...

فرداش هم رفت سر گوشی و نت صبح تا ظهر گوشی رو هم تموم کرد ...البته فکر کنم زمانش تموم شد...یک ماهه بود.

امروز از صبح میگه مامان نت بخر منم فقط به خاطر خودم خریدم...خخخخ

......................................

گفتم قضیه ی نونهاروووو...با نونی که توش شپشک بود کنار اومدیم ...یه چند بار خوردیم امروز دوباره دختری توش شپشک دید...

فکر کنم اردشون خراب شده ...دارن به خورد ملت میدن...اه حالم بهم خورد....

..............................

نزدیکای ظهر همسایه های روبرویی دعوا میکردند.

110هم اومده بود.

هرچقدر گوشامو تیز کردم هیچچچی نشنیدم .

گفتم یه موضوع برا گفتن پیدا کنم که نشد...

فقط یه خانومه گفت تهمت  زدن کار اسونیه...

البته قضیه چیز خاصی نبود زود تموم شد...

............

دختری رفته کلاس زبان...

گل پسر گریه میکنه ...

..........

چون هوا سرد بود لواشک درست نکردم ولی فردا حتما درست میکنم..

جدیدا تو هر وبی میخام برم یه وب دیگه که نمیشناسم باز میشه.

غریبانه...
ما را در سایت غریبانه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6roz-gozarb بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 22:29